آسیب های وابستگی عاطفی و درمان وابستگی به همسر
حمایت عاطفی یکی از مزایای بزرگ داشتن روابط است. هنگامی که با چالش های زندگی یا استرس روبرو هستید، عزیزان شما می‌توانند با گوش دادن به مشکلات و تأیید احساسات شما، همدلی و راحتی را به شما ارائه دهند.
دریک رابطه عاشقانه، ممکن است ابتدا برای این حمایت به شریک زندگی خود مراجعه کنید. طبیعی است که به ویژه در یک رابطه طولانی مدت به دنبال حمایت و راهنمایی عاطفی از شرکا باشید.
وابستگی عاطفی اما از نقطه حمایت عبور می‌کند.
بیشتر شرکای عاشقانه تا حدودی به یکدیگر وابسته هستند. اما هنگامی که برای رفع تمام نیازهای عاطفی خود به شریک زندگی خود یا هرفردی که به او احساس وابستگی می‌کنید، احتیاج دارید، احتمالاً کارهای زیادی برای رفع این نیازها به تنهایی انجام نمی‌دهید.
این تکیه کامل به شخص دیگری می‌تواند در نهایت بر روابط و رفاه کلی شما آسیب برساند
بنابراین وابستگی به معنای اتصال عاطفی، نوعی احساس مجذوب شدن به کسی یا چیزی که اگر نباشد ممکن است آسیب جدی به فرد وارد کند. در این مقاله ما به بررسی وابستگی شدید عاطفی، آسیب های وابستگی شدید، روانشناسی وابستگی، درمان وابستگی به همسر، درمان وابستگی به خانواده و درمان وابستگی ناسالم , درمان وابستگی عاطفی ، ترس از وابستگی عاطفی می پردازیم.
در این نوع وابستگی عاطفی ممکن است شما احساس کنید که شادی و خوشبختی شما به آن شخص یا چیز خاص بستگی دارد، این اشخاص ممکن است شریک زندگیتان، اعضای خانواده، دوستان و… باشند.حال اگر شخصی که به او به شدت علاقه دارید دیگر با شما نباشد، دچار افسردگی می‌شوید و گریه می‌کنید و حس می کنید که در گرداب مهلکی قرارگرفته اید. درصورتی که روابط متقابل سالم ترین نوع رابطه، در حد وسط قرار می‌گیرند. وابستگی متقابل به این معنی است که شما می‌توانید نیازهای عاطفی خود را تشخیص داده و کاری را برای برآورده ساختن بسیاری از آنها انجام دهید و وقتی نمی‌توانید آنها را به تنهایی انجام دهید، ممکن است با شریک زندگی خود تماس بگیرید. به عبارت دیگر، شما برای برخی از نیازهای عاطفی به آنها وابسته هستید، نه همه آنها
شخص دچار وابستگی عاطفی شدید حتی اگر با بی‌علاقگی آشکار طرف مقابل اش روبرو شود، بازهم معتقد است که رابطه همچنان امکان پذیر است و حاضر است برای خوشبختی طرف مقابل و تشکیل یا پایداری رابطه با آن همه کاری انجام دهد، همچنین این اشخاص فقط برای دیگران زندگی میکنند و خودشان را نادیده می گیرند و همه‌ی تلاششان را میکنند که تا کاری که انجام میدهند مورد پسند دیگران قرارگیرد تا ذره‌ای از او قدردانی کنند و این باعث میشود که کم‌تر خودشان باشند و به خودشان و احساساتشان توجه کنند.
اعتماد به نفس آنها به مرور تخریب میشود و با احساس طردشدن، عدم امنیت، ترس از تنهایی و اینکه دیگران آنها را دوست نداشته باشند و همینطور خشم، شرم و تردید نسبت به خودشان مواجه اند. پیشنهاد می شود مطلب مهارت های زندگی را مطالعه نمایید .
آسیب های وابستگی شدید
ترک وابستگی شدید چگونه ممکن است؟ در این نوع اختلال شخصیت فرد از استقلال شخصیتی کمی برخوردار است به‌گونه‌‌ای که برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است بنابراین ممکن است آسیب‌هایی را متحمل شوند بنابراین برخی نشانه‌های افراد دارای وابستگی عاطفی عبارتند از:
- این افراد در گرفتن ساده ترین تصمیمات در زندگی روزمره اشان مثل انتخاب لباس یا غذا بدون اینکه افراد دیگری برای نظردادن، کمک کردن و اطمینان بخشی فراوان به آنان باشند مشکل دارند. به همین دلیل ترجیح میدهند که دیگران مسئولیت عمده ی مسائل زندگیشان را حتی در تصمیم گیری های مهم بر‌عهده بگیرند.
- توانایی نه گفتن و مخالفت با دیگران را به دلیل ترس ازدست دادن حمایت آنان ندارند و به همین دلیل از اعتماد به نفس کم تر و همینطور فقدان انگیزه و انرژی برخوردارند.
- به دلیل ترس از اینکه نتوانند از خود مراقبت کنند در تنهایی احساس ناراحتی می کنند و سعی می کنند حدالامکان تنها نمانند و درهنگام تنهایی دچار اضطراب می‌شوند
- معمولا سعی دارند همیشه در رابطه ای باشند تا منبع مراقبت و حمایت خودرا از دست ندهند.
- به اینکه کارهایی که علاقه ندارند را بخاطر دیگران انجام دهند عادت کردند وبه دلیل تکرار این اتفاق، این مسئله را عادی در زندگیشان تلقی میکنند.
- معمولا اکثر مواقع دچار توهماتی از قبیل اینکه مبادا دیگران تنهایشان بگذارند و نتوانند از خود مراقبت کنند، هستند و در اعتماد به احساساتشان نسبت به شما مشکل دارد، همیشه ذهنشان مشغول این دست نگرانی ها است.
- احساس حسادت یا تملک
عادت‌ها افعال و رفتاری هستند که ما برای انجام آنها نیازی به فکر کردن نداریم و مغز ما بصورت ناخودآگاه دستور انجام آنرا صادر می‌کند. کم کم چنین رفتارهایی دیگر حوزه‌های زندگی فرد را نیز در بر میگیرد و تبدیل به عادات میشود. در مقاله ” راه کارهای برای تغییر یا ترک عادت های فردی ” نکاتی را در مورد عادت ها گفتیم که بهتون پیشنهاد می کنیم حتما بخوانید
روانشناسی وابستگی
به‌دلیل اینکه وابستگی امری طبیعی در زندگی انسان‌ها است و ممکن است به جز اختلال به دلایل دیگری مربوط باشد بنابراین تشخیص اینکه اختلال است سخت است اما مشکلات وابستگی ارتباط نزدیکی با دوران کودکی افراد دارد، کودک در سنین اول زندگی یعنی یک تا سه سالگی نیاز مبرمی به حضور، مراقبت و ارتباط عمیق با مادر یا سرپرستش دارد.
حال اگر کودک از این نیاز خود برخوردار شود، تصویر مثبتی برای او شکل میگیرد، در روابط اجتماعی اعتماد به نفس بیشتری دارد و دلبستگی نرمال را از خود نشان می دهد. اما اگر به هر دلیل این نیاز ارضا نشود و به سرپرست خود مطمئن نباشد، دلبستگی غیر طبیعی یا ناایمن را از خود نشان می دهند.
گاهی ممکن است که کودک ارتباط ایمن را برای مدتی پیدا کند و از دست بدهد، این اتفاق باعث ایجاد یک تصویر شخصی دوگانه و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا در درون کودک می شود و فرد نمی تواند روابط اجتماعی موفقی را برقرار کند، همینطور بر وابستگی افراد تاثیرگذار است.
علاوه‌بر دوران کودکی، اگر فرد از حمایت عاطفی در تمام مراحل زندگی خود از طرف سرپرست‌اش برخوردار نشود ممکن است دچار این مشکل شود. و به‌دنبال علاقه و توجه در اشخاص دیگری بگردد و با کمی محبت به‌سرعت وابسته شود که این مسئله علاوه بر آسیب‌هایی که به روان خود فرد و طرف مقابل می‌رساند تمام جنبه‌های زندگی فرد را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد و ممکن است آینده‌ی اورا نیز تغییر دهد چراکه وابسته‌شدن به هرفردی با کمی محبت اصلا منطقی نیست و نتایج خوبی به‌دنبال ندارد.
وابستگی عاطفی چگونه بر شما تأثیر می‌گذارد؟
مشکل در رفع نیازهای عاطفی خود می‌تواند تأثیر قابل توجهی در روابط عاشقانه شما داشته باشد، اما تأثیرات آن می‌تواند به سایر حوزه های زندگی نیز راه یابد.
مشکلات رابطه
دربیشتر موارد، وابستگی عاطفی راه را برای ایجاد روابط ناسالم هموار می‌کند .
افراد وابسته به عواطف معمولاً به اطمینان خاطر و حمایت زیاد شرکای خود نیاز دارند.
به عنوان مثال ممکن است مرتباً مواردی از این قبیل را بپرسید:
- “دوستم داری؟”
- “آیا برایتان ایجاد مزاحمت کردم؟ آیا آزارتان میدهم؟”
- “آیا واقعاً می‌خواهی با من وقت بگذرانی؟”
- “چطور به نظر می‌رسم؟”
- “شما نمی‌خواهید جدا شوید ، مگر نه؟”
اگر اغلب احساس عدم امنیت یا اعتماد به نفس می‌کنید، ممکن است به احساس رضایت آنها نیاز داشته باشید تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید. این نیاز می‌تواند ترس از آنچه ممکن است رخ دهد در صورت ترک یا تأمین اطمینان مورد نیاز شما را متوقف کند ، ایجاد کند
این ترس از ترک می تواند به نوبه خود منجر به تلاش برای کنترل رفتار آنها شود تا آنها را محکم نگه دارد.
اما تلاش برای کنترل افراد معمولاً نتیجه معکوس می‌دهد. افرادی که احساس میکنند دستکاری شده اند یا قادر به انتخاب خود نیستند ممکن است در نهایت بخواهند رابطه را ترک کنند. الگویی از روابط ناموفق با وابستگی شدید عاطفی کاملاً رایج است.
فشار
وابستگی در روابط نیز غالباً مقداری از پریشانی عاطفی را شامل میشود.
نگرانی مداوم و کم سطح درمورد آینده رابطه شما و احساسات همسرتان نسبت به شما می‌تواند احساس اضطراب و ناراحتی در شما ایجاد کند. وقتی با هم نیستید، ممکن است بیشتر وقت خود را با نگرانی در مورد کاری که انجام می دهند و اینکه آیا هنوز هم شما را دوست دارند، سپری کنید. این تثبیت می تواند سطح استرس پایه را تقریباً بالا ببرد
سطح بالای استرس می‌تواند بر تجربه و بیان احساسات خود تأثیر بگذارد. ممکن است متوجه شوید:
- تغییرات ناگهانی در خلق و خوی
- کم روحیه مداوم یا احساس افسردگی
- انفجارهای عصبانیت یا ناراحتی، از جمله گریه یا فریاد زدن
- بیان فیزیکی احساسات شما، از جمله خشونت علیه مردم یا اشیا
- علائم بدنی، از جمله تنش عضلانی، سردرد یا ناراحتی معده
خودمراقبتی ضعیف
اگر برای حمایت عاطفی کاملاً به شریک زندگی خود اعتماد کنید، کشف راه هایی را که می‌توانید به خودتان کمک کنید از دست می‌دهید.
واقع بینانه نیست که انتظار داشته باشید فرد دیگری تمام نیازهای شما را برآورده کند. داشتن چند ابزار مقابله‌ای که می‌دانید وقتی دیگران در دسترس نیستند می‌توانید به آنها اعتماد کنید بسیار مهم است
بعلاوه، پریشانی عاطفی که هنگامی که نمی‌توانند نیازهای شما را برآورده کنند، تجربه می‌کنید به راحتی بیشتر فضای ذهنی شما را اشغال می‌کند. با این کار ظرفیت کمی برای پیگیری فعالیتهای لذت بخش یا گذراندن وقت با دوستان و سایر عزیزان برای شما فراهم می شود، هر دو موردی که به شما امکان می‌دهد به نیازهای عاطفی خود تمایل داشته باشید
درمان وابستگی به همسر
درمان وابستگی عاطفی چگونه است؟ درمان وابستگی به خانواده چگونه ممکن است؟ در این اختلال عملکرد هردو طرف در رابطه ی عاطفی بسیار مهم است، تا زمانی که هردو طرف به این اتفاق دامن بزنند ادامه می یابد و زمانی که یک طرف سعی در اتمام آن کند و عملکرد درستی از خود نشان دهد، پایان می یابد. پیشنهاد می شود مقاله “ بدبینی به همسر” را مطالعه نمایید.
راه حل هایی برای پایان بخشیدن به این نوع وابستگی وجود دارد که عبارتند از:
۱. اولین مرحله این است که فرد وابستگی غیر طبیعی خود را انکار نکند، آن را بپذیرد، سعی در شناخت آن و جنبه های مختلف آن کند.
باید نسبت به رفتار های وابسته گونه ی غیر طبیعی خود شناخت پیدا کنند شناخت اینگونه رفتار‌ها و احساسات باعث می شود فرد راه های بهتری برای جلوگیری پیدا کند و متوجه شود که چه زمان هایی سعی در توجیه و منطقی نشان دادن رفتارهای خود دارد.
۲.بعد از شناخت، با باورهای غلط درباره‌ی عشق و روابط عاشقی مقابله کنید
گاهی داشتن باور های غلط درباره وظایف در رابطه ی عاطفی (مثل اطاعت کردن بی چون و چرا، عدم بیان نیاز ها، ترس از دست دادن و…) و انجام دادن آن ها را به حساب عاشقی گذاشتن که نوعی شناخت و آگاهی نادرست درباره مفهوم وابستگی و عاشقی است، باعث ثابت ماندن در وضعیت وابستگی می شود.
۳.محل تمرکز خود را عوض کنید
ممکن است به دلیل این وابستگی تنها کارها و فعالیت هایی که مطلوب همسرتان بوده است را انجام داده باشید بنابراین به خودتان بیشتر اهمیت دهید و برای خودتان وقت بگذارید، یکی از راه های جلوگیری، تغییر محدوده تمرکز از فرد مقابل به خودتان است بنابراین کارهای مورد علاقه تان را بیشتر انجام دهید به سلامتی خود اهمیت دهید و برنامه ریزی کنید مثل ورزش کردن، تهیه غذاهای سالم، پیشرفت درحوزه‌های مختلف و ارتباط با دوستان.
۴.ارتباطات خانوادگی و دوستانه خود را گسترش دهید
ارتباطات قدیمی خود را مجدد احیا کنید، روابط اجتماعی جدیدی تشکیل بدید، هرچه می‌توانید سعی کنید که در انزوا حاصل از توجه فقط و صرف تمام انرژی به همسر خود قرار نگیرید.
۵.تلاش کنید برای شاد بودن و احساس خوب داشتن به دیگران وابسته نباشید.
تو زندگی برای خود معنا پیدا کنید تا بتوانید برای شاد بودن به کسی وابسته نباشید، البته لازم به ذکر است که این کار نیازمند تمرین و یادگیری است، مثلا هنگام مواجه با مشکلات سعی کنید بدون کمک گرفتن از همسرخود راهی برای خوشحالی پیدا کنید.
۶.به نیاز های عاطفی و روانی خود بیشتر توجه کنید.
شادی خود را در اولویت قرار دهید و سعی کنید از تنهایی خود لذت ببرید.
۷.عزت نفس خود را افزایش دهید
عدم اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس پایین باعث می شود که جسارت پرداختن به خواسته های خود را کم‌تر از بقیه داشته باشید در نتیجه به خواسته های همسرتان بیشتر توجه می کنید که به نظر خودتان مفید‌تر هم هست، بنابراین در جهت رشد بیشتر اعتماد به نفس خود تلاش کنید تا در روابط، خودتان را فراموش نکنید.
۸.برای روابط خود بادیگری چهارچوب و حد و مرز تعیین کنید.
آن چیزهایی که برایتان مهم است را به عنوان قوانین و نوعی حد و مرز در رابطه قرار دهید، مشخص کنید که از چه اتفاقات و رفتارهایی ناراضی هستید، در صورت تکرار آن ها و ردشدن از این حدود محکم سر حرفتان بایستید و عواقب را تعیین کنید.
۹.کمک حرفه ای بگیرید.
با یک مشاور حاذق صحبت کنید، با نقاط ضعف خود آشنا شوید و سعی در قوی کردن آن ها داشته باشید تا بهتر بتوانید از پس وابستگی بیمارگونه خود برآیید.
درمان وابستگی به خانواده
برای درمان وابستگی به همسر و درمان وابستگی شدید و بیماری وابستگی به خانواده چه باید کرد ؟ افراد به دو صورت به خانواده خود وابسته اند:
- وابستگی در موارد و شرایط خاص. مثلا زمان‌هایی که مشکلی پیش می‌آید و یا به هردلیل نیاز به کمک دارند
- وابستگی کامل به طوری که خانواده برای آن ها حکم سایه و نقش بسیار پررنگی در زندگی فرد دارد. این افراد بعد از جداشدن از خانواده خود هنوز موفق به جدایی از لحاظ روحی و عاطفی نشده اند.
برای پایان دادن به اینگونه وابستگی بیمارگونه توصیه هایی از قبیل:
- تنهایی های خودتان را بیشتر کنید و ساعاتی را به خود اختصاص دهید .
- در استقلال هرچه بیشتر در هر زمینه ای تلاش کنید و موفقیت های خود را فراموش نکنید بلکه آن ها را یادداشت کنید.
- مهارت نه گفتن را تمرین کنید
- بخاطر میل دیگران خودتان را تغییر ندهید
- سعی کنید از تنهایی خود لذت ببرید
- برای اینکه به علایق و احساسات خود توجه می کنید دچار حس گناه نشوید
- از خودتان مراقبت کنید و خواسته هایتان را در اولویت قراردهید.
و درکل برای درمان وابستگی ناسالم
برای درمان هرگونه وابستگی ناسالم در زندگی که شمارا آزار می‌دهد راهکارهایی از قبیل:
۱.دلایل وابستگی خود را پیدا کنید
تمام چیزهایی از قبیل خشم، ترس ها، نگرانی ها، آزردگی ها، دلایلی که موجب این وابستگی بیمارگونه شما شده را پیدا کنید، برروی کاغذ بی‌آورید تا به ذهنتان نظم دهید و راهکارهای بهتری پیدا کنید.
۲. عزت نفس خود را بالا ببرید
اکثر وابستگی های ناسالم از عزت نفس پایین نشأت می‌گیرند. سعی کنید عزت نفس خودرا با کارهایی مثل توجه بیشتر به نکات مثبت شخصیت خود، توانایی ها و موفقیت های خود، به خواسته ها و احساسات خود، بالاببرید. در ساختن خود آنطور که می‌خواهید تلاش کنید.
۳. سعی نکنید نظر همه را جلب کنید.
هیچ آدمی نمی‌تواند مورد پسند تمام آدم ها قرار گیرد و تمام مردم را راضی نگه دارد، شما حق انتخاب دارید و باید آنطور که دوست دارید زندگی کنید نه برطبق میل دیگران، پس سعی کنید هرروز رکورد خودتان را بزنید و بهترین خودتان باشید و دست از جلب نظر دیگران بردارید و با احترام نه بگویید و افکار خودتان را بیان کنید.
۴. اهمیت نیاز های خود را بشناسید
یکی دیگر از دلایل وابستگی ناسالم نادیده انگاشتن خود است،خودتان و نیازهایتان را محترم بشمارید، بدانید برای ادامه در هر رابطه ای سلامت روان هردو فرد نیاز است.
۵. از افراد و اشخاص انتظار معقول داشته باشید
این کار باعث میشود که دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به محیط اطراف خود پیدا کنید و از این بی تعادلی خارج شوید
۶. از نبودن دیگران به وحشت نیوفتید
زمان هایی که افکار ترس و اضطراب آور از نبود دیگران سراغتان می‌اید، نفس عمیق بکشید، چشم هایتان را ببندید و به چیزهای خوب فکر کنید. این تنفس عمیق فعالیت ذهن را کاهش می دهد و بدن رو به آرامی می رود.
۷. برای لذت بردن از زندگی دلیل و منابع مختلف پیدا کنید
فعالیت های لذت بخش انجام دهید، سعی کنید نکات مثبت را بیشتر ببینید، با افراد مثبت و با انرژی در ارتباط باشید. همه این کارها تاثیر مثبتی در زندگی شما دارد و باعث کاهش وابستگی های ناسالم شما می شود.
۸. الگوهای مخرب بازمانده از دوران کودکی خود را بشناسید
برای این کار با یک روانشناس حاذق درارتباط باشید، این روش بسیار کمک کننده است برای حل مشکلات چرا که وابستگی ارتباط مستقیمی با سلامت روان دارد.
وابستگی پدیده ای طبیعی است که در تمام انسان ها درهرسنی وجود دارد و عنصر مهمی در زندگی به حساب می آید بنابراین باید برای داشتن روابط سالم در زندگی تلاش کنید و مانع ازاینگونه وابستگی‌‌ها و روابط ناسالم شوید. با توجه به خود و تلاش درجهت پرورش و پیشرفت شخصیت خود گام مهمی در این راه بر می‌‌دارید. پیشنهاد می شود مقاله ما در خصوص دروغگویی در کودکان و ” تست ضریب هوشی” را مطالعه نمایید.
مطالب مرتبط
مایندولوژی
۱۴۰۰/۰۴/۰۹
مایندولوژی
۱۴۰۰/۰۴/۰۹