تعریف مهارت های زندگی یا Life skills + لیست مهارت های ده گانه
مقدمه
زندگی در کنار سادگی و لذت بخش بودن، همراه چیزی در آستین دارد که با آن ما را غافلگیر کند. اینکه در برخورد با شرایطی که پیش از این با آن برخورد نداشته ایم یا در صورت برخورد، واکنش ما به میزان کافی مناسب نبوده است مسئلهای است که باید برای جواب دادن به آن فکری کنیم. از طرفی توجه به این نکته ضروری است که چالشهایی که هر شخص در طول زندگی با آنها روبرو میشود دامنه بسیار وسیعی از گستردگی را در برمیگیرد که بدون داشتن اطلاعات کافی و توانایی مورد نیاز، مدیریت آنها کاری بسیار دشوار و در برخی موارد غیر ممکن است.
اینجاست که پای مهارت های زندگی یا Life skills به بحث ما باز میشود. آگاهی از محدوده این مهارت ها و دستیابی به آنها، در موقعیتهای مختلف زندگی به ما در رسیدن به نتایج مطلوبتر، کمک ویژهای خواهد کرد.
مهارت های زندگی
مهارت های زندگی چیست ؟ توانایی و استعدادهای مختلف در طول زندگی به ما کمک میکنند که به سطوح مختلفی از موفقیت و کامیابی دست پیدا کنیم. این توانایی ها در برخی موارد به صورت خودآموخته بر اساس شرایط خانوادگی و محیطی برای فرد حاصل میشود اما در بسیاری از موارد باید به صورت اکتسابی به آنها دست پیدا کرد.
اموزش مهارت های زندگی مسئله نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. برای کسب این مهارت ها لازم است مقداری وقت و هزینه را در نظر بگیریم و از آموختن آنها شانه خالی نکنیم. در ادامه به مهارت ده گانه زندگی اشاره خواهیم کرد. این دستهبندی در آشنایی بیشتر و بهتر با مهارت های زندگی مفید است و از طرفی پراکندگی مطالب موجود در این زمینه که باعث آشفتگی و بی نظمی ذهنی خواهد بود را تا حد زیادی کاهش میدهد.
۱. مهارت های خودآگاهی
این بخش از مهارت های زندگی مربوط به شناخت فرد از خودش است. اینکه بداند در چه کارهای بهتر است، در چه کارهایی نیاز به بهتر شدن دارد و در چه کارهای نقطه ضعف دارد و اساس ورود به آنها برای او چالشبرانگیز و باعث به هدر رفتن بخش بزرگی از وت و هزینه خواهد بود. همچنین این مهارت ها بر پایه شناخت فرد از موقعیتهایی که در آنها دچار شوق، ترس، استرس و دیگر حالات روحی او میشود شکل میگیرد. شناخت اهداف و آرزوها از یک طرف و ترسها و استرسها از طرف دیگر بخش زیادی از این مهارت را شامل میشوند. پیشنهاد می شد مقاله مدیریت استرس و عوارض استرس و فشار عصبی را مطاله کنید.
۲. مهارت های همدلی
اگر بخواهیم منظور از این مهارت را به صورت کلی بیان کنیم، توانایی کمک به دیگران در شرایط مختلف میتواند توضیح مناسبی باشد. البته این کمک به معنای مستقیم کمک و گرهگشایی از کار دیگران منحصر نیست. اینکه فرد بتواند در شرایط مختلف دیگران را درک کند، به عقاید، خواستهها، نیازها و حقوق آنها احترام بگذارد، در شرایط سخت به آنها دلداری و قوت قلب هدیه دهد و از همه مهمتر اینکه خود به عنوان تشدید کننده شرایط بحرانی فرد دیگر نباشد، همه بخشی از این مهارت به شمار میروند. این مهارت در حقیقت همان انتظاری است که ما در هنگام مواجهه با شرایط بد و نامناسب در زندگی، از دیگران توقع داریم تا در قبال ما به آن پایبند باشند.
۳. مهارت های ارتباطات بین فردی
این مهارت به توانایی ایجاد رابطه از یک طرف و حفظ روابط از طرف دیگر اشاره میکند. این روابط در سطوح مختلف معنی میشوند؛ از خانواده گرفته تا دوستان و آشنایان. بحث اصلی در این مهارت نه ایجاد و حفظ یک رابطه، بلکه ایجاد و حفظ یک رابطه سالم است، به صورتی که این رابطه برای طرفهای مختلف آن در هیچ سطحی آسیبزا نباشد و با تنشهای خواسته و ناخواستهای که در روابط مختلف ایجاد میشود، زندگی اشخاص را دچار اختلال و آسیب نکند.
۴. مهارت های ارتباط موثر
ارتباط موثر یعنی امکان ایجاد ارتباط به گونهای که نیازهای فرد در این ارتباط بر طرف شود. نکته مهم در این مهارت این است که زمان ایجاد این ارتباط میتواند کوتاه یا بلند مدت باشد. بسته به نیازی که فرد در موقعیتی خاص با آن روبرو میشود، ممکن است نوع ارتباط متفاوت باشد یا در موارد بسیار زیادی ارتباط با توجه به همان نیاز تعریف شود. به عنوان مثال شخصی را در نظر بگیرید که رد کنار یک راننده حواسپرت و بیدقت نشسته است.
در یک لحظه خودرو به سمت خودرویی دیگر منحرف میشود و راننده به این موضوع دقت ندارد. این فرد باید در لحظه بهترین و موثرترین ارتباط ممکن را برای جلوگیری از این تصادف خطرناک به کار بگیرد. این ارتباط بسته به شرایط مختلف میتواند متفاوت باشد. ممکن است یک فریاد کوتاه، گفتن عبارت «مواظب باش»، سه بار تکرار کردن کلمه «ماشین»، یا حتی گرفت فرمان با دست و کنترل ماشین در آن لحظه باشد.
۵. مهارت های مقابله با استرس
همه ما روزانه در معرض شرایط مختلفی قرار داریم که برخی از آنها باعث ایجاد استرس هستند. روبرو شدن و مقابله با استرس مسئله عجیب و غیر قابل هضمی نیست که بخواهیم برای آن خود را سرزنش کنیم. حتی مدیریت استرس به گونهای که آن را تا سطح صفر کاهش و از بین ببریم هم در اکثر این مواقع غیر ممکن است.
کما اینکه اگر چنین چیزی ممکن بود، اصلاً نیازی به وجود استرش و شرایط هشدار دهنده روانی در ما وجود نداشت، در حالی که این مکانیزم در موارد بسیاری به افزایش سطح کیفیت زندگی ما کمک میکند. کاری که ما باید توانایی انجام آن را داشته باشیم شناسایی ریشههای استرس در وجود خود و از طرف دیگر توانایی مدیریت و تعدیل سطح این استرسها در وجود خود است.
۶. مهارت های مدیریت هیجان
این مهارت بیارتباط به مهارتی که چند لحظه قبل درباره آن نوشتیم نیست. شرایط هیجانی نه از جنس استرس اما مشابه آن است. تفاوتی که این دو وضعیت با هم دارند در این است که شرایط هیجانی میتواند موقعیتهایی مانند ترس، شادی، ذوقزدگی و مواردی از این دست را هم شامل شود.
کنترل این هیجانات از آن جهت اهمیت زیادی دارند که ما در موارد مکرر در این وضعیتها قرار میگیریم و ممکن است بر اثر غلبه احساسات بر منطق و عقلانیت _که اتفاقاً در این شرایط بسیار قدرت بسیار زیادی هم دارد_ کاری کنیم که در آینده بلند مدت مجبور به تحمل تبعات منفی آن باشیم یا حتی با نگاه خوشبینانهتر یک موقعیت خود را از دست بدهیم.
۷. مهارت های حل مسئله
همانطور که از اسم و عنوان این مهارت مشخص است، فردی که این توانایی را کسب کرده باید توانایی روبرو شدن با یک مسئله، بیان راهحلهای گوناگون و انتخاب بهترین راهحل را داشته باشد. اینکه مسائل در چه زمینههای بروز کرده و در چه سطحی باید به آنها پاسخ داد، در موارد مختلف بسته به شخص مورد نظر، شرایط محیطی و بسیاری از متغیرهای تعیین کنندهی دیگر، متفاوت است اما اصل این توانایی و امکان به دست گرفتن کنترل اوضاع و شجاعت اتخاذ بهترین تصمیم، مهارتی است که هر فرد باید از آن بهرهمند باشد.
۸. مهارت های تصمیم گیری
شخصی را در نظر بگیرید که به یک فروشگاه رفته و اجناس مشابه با قیمتها و کیفیتها متفاوت در مقابل او قرار گرفته است. اگر این شخص هدف مشخصی برای خرید نداشته باشد، ممکن است هر یک از این محصولات مشابه را انتخاب کند، اما اگر با هدف خاصی مثل خرید با کیفیتترین کالا یا خرید ارزانترین کالا وارد فروشگاه شده باشد، مسلماً آسانتر و البته بهتر تصمیم میگیرد.
جدا از این مسئله، شخصی که معیاری برای انتخاب نداشته باشد و از طرفی مهارت تصمیم گیری را هم در خود پرورش نداده باشد، ممکن است در مواجهه با انتخابهای مختلفی که پیش روی او قرار گرفته ممکن است دچار استرس شده و بر اساس ترسهای ذهنی شکل گرفته در فکر خود، از زیر بار خرید شانه خالی کند و بدون انتخاب از فروشگاه خارج شود.
۹. مهارت های تفکر خلاقانه
این مهارت هم به حوزه تصمیم گیری و توانایی روبرو شدن با شرایط مختلف مربوط است و برای انتخاب بهتر به فرد کمک میکند. توانایی ترسیم شرایطی که شخص هرگز پیش از این در آن قرار نگرفته، تشخیص تبعات هر تصمیمی که ممکن است به آن روی بیاورد، پیشنهاد راهحلهای مختلف و منطف برای مسائل و موارد مشابه دیگری از این دست بخشی از این توانایی و مهارت به شمار میورد.
۱۰. مهارت های تفکر نقادانه
اینکه فرد بتواند دانستهها خود دیگران به چالش بکشد، خطوط قرمز غیر واقعی را بشکند، ریسک کند، روشها مرسوم را نقد کند و نارضایتی از وضعیت موجود را به عنوان یک گزینه در نظر بگیرد، همه و همه در ذیل مهارتی با عنوان مهارت تفکر نقادانه تعریف میشود. البته این مهارت منحصر به این موارد ذکر شده نیست و موارد بسیار بیشتری را هم شامل میشود.
جمع بندی
مهارت های زندگی شاید در نگاه اول بحثی کلی به نظر بیایند که نمیتوان به شکل صد در صدی بر آنها تکیه کرد و دانش جامعی در سطح همهی این مهارت ها به دست آورد، اما در واقع این دستهبندی کمک زیادی به انسجام ذهنی برای آگاهی از مهارت های است که دستیابی به آنها در مراحل مختلف زندگی برای گرفتن تصمیمات بهتر و موثرتر به افراد کمک میکند.